ترجمه و توضیح سوره النصر

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوندى كه رحمت عامّش شامل همه و رحمت خاصّش از آن مؤمنين است.

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّـهِ وَالْفَتْحُ ﴿١

هنگامي که ياري خدا و پيروزي فرا برسد. (١)

بدون شك منظور از فتح در اینجا، فتح مكه است كه چنين بازتاب گسترده‏ اى داشت، و به راستى فتح مكه، فصل نوينى در تاريخ اسلام گشود، چرا كه مركز اصلى شرك متلاشى شد، بت­ها از ميان رفت، اميد بت‏ پرستان به ياس و نوميدى مبدل گشت، و موانعى كه بر سر راه ايمان مردم به اسلام وجود داشت، برچيده شد. به همين دليل فتح مكه را بايد مرحله تثبيت اسلام، و استقرار آن در جزيرة العرب، و سپس در جهان دانست، و لذا بعد از فتح مكه ديگر هيچ مقاومتى از ناحيه مشركان ديده نشد، و مردم از تمام نقاط جزيره براى پذيرش اسلام خدمت پيامبر (ص‏) مى‏ آمدند.[1]

وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّـهِ أَفْوَاجًا ﴿٢

و مردم را ببيني که گروه گروه داخل در دين خدا مي ­شوند. (٢)

در اين سوره نخست از نصرت الهى، و سپس فتح و پيروزى، و  بعد  نفوذ  و گسترش اسلام، و ورود مردم دسته دسته در دين خدا سخن به ميان آمده، و اين هر سه علت و معلول يكديگرند، يعني تا نصرت و ياري الهي نباشد فتح و پيروزي نيست و تا فتح و پيروزي نباشد و موانع از سر راه برداشته نشود، مردم گروه گروه مسلمان نمي­ شوند. و از سوى ديگر نصرت الهى و پيروزى همه براى اين است كه هدف نهائى يعنى ورود مردم در دين خدا و هدايت همگانى صورت گيرد. [2]

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿٣

پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوي و آمرزش بخواه که او قطعا توبه پذير است.(۳)

 در اين آيه سه دستور مهم به پيامبر اکرم (ص) و به همه مؤمنان مي­ دهد، که در حقيقت شکرانه­ اي است براي اين پيروزي بزرگ، که دستور به تسبيح، به معناي منزه شمردن خداوند از هرگونه عيب و نقص است. چون بعد از پیروزی نقایص و ناملایماتی پیدا می­ شود، آنها را به خدا نسبت ندهید، بلکه او را تسبیح کنید و حمد او را به جا آورید، که هر کمالی از اوست و استغفار نمایید تا خدا نقایص کارتان را که موجب همان ناملایمات شده از بین ببرد. اين فتح عظيم سبب شد كه افراد گمان نكنند خداوند يارانش را تنها مى‏ گذارد (پاكى از اين نقص) و نيز بدانند كه خداوند بر انجام وعده‏ هايش توانا است (موصوف بودن به اين كمال) و نيز بندگان به نقص خود در برابر عظمت او اعتراف كنند. به علاوه ممكن است به هنگام پيروزى واكنش ­هاى نامطلوبى در انسان پيدا شود و گرفتار غرور و خود برتربينى گردد، و يا در برابر دشمن دست به انتقام جوئى و تصفيه حساب شخصى زند، اين سه دستور به او تعليم مى‏ دهد كه در لحظه حساس پيروزى به ياد صفات جلال و جمال خدا بيفتد، همه چيز را از او بداند، و در مقام استغفار برآيد تا هم غرور و غفلت او زايل گردد، و هم از انتقام جوئى بر كنار ماند. [3]که البته معناي استغفار در مثل رسول خدا (ص) که آمرزيده است درخواست ادامه ی مغفرت است و اين استغفار از ناحيه ‏ی آن جناب تکميل شکر گزاري است.[4]

 – همان، ص 399[1]

 – نمونه، ج 27، ص 400[2]

 – نمونه، ج 27، ص 400 – 399[3]

 – المیزان، ج 20، ص 864 [4]