ترجمه و توضیح سوره قریش

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوندي که رحمت عامّش شامل همه و رحمت خاصّش از آن مؤمنين است.

لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ ﴿١ إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ ﴿٢

برای اين که قريش با هم انس و الفت بگيرند. (١) الفتى كه در سفرهاى زمستانى و تابستانى برقرار باشد. (٢)

كلمه قريش نام عشيره و دودمان رسول خدا (ص‏) است، كه همگي از نسل نضر بن كنانه‏ اند كه نامش قريش نيز بوده، و كلمه “رحلت”به معناي حالتي است كه يك انسان سوار بر راحله و در حال سير دارد، و “راحله” به معناي شتري است كه براي راه پيمايي نيرومند باشد. و منظور از رحلت قريش مسافرت آنان از مكه به بيرون براي تجارت است، و اين رحلت از مشخصات اهل اين شهر بوده، چون اين شهر در دره‏اي خشك و سوزان و بي ­آب و علف واقع شده، كه نه زرعي در آن هست و نه ضرعي (پستان شيرداري) ناگزير قريش زندگي را از راه تجارت مي‏ گذارنيد، و در هر سال دو نوبت به تجارت مي‏ رفت، يك نوبت در زمستان كه به طرف يمن مي‏ رفت، و نوبتي ديگر در تابستان كه به سوي شام ره مي‏ سپرد، و با اين دو نوبت سفر كردن زندگي خود را اداره مي‏نمود، و مردم يمن و شام پاس احترام قريش را مي‏ داشتند، زيرا خانه كعبه بيت الحرام در بين ايشان واقع شده بود، و به همين جهت راهزنان و غارتگران كه درآمدی به جز دزدي و غارت نداشتند، متعرض ايشان نمي‏ شدند، نه سر راه را برايشان مي‏ گرفتند، و نه به شهرشان حمله‏ ور مي‏شدند، لذا می­ فرماید: خداي سبحان با مرغان ابابيل آن دفاع را از خانه‏ اش كرد، و به شما مردم قريش اين عزت و احترام را ارزاني داشت تا شما قريش با رحلت زمستاني و تابستاني مانوس شويد، و امر معاشتان بگذرد.[1]

فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَـذَا الْبَيْتِ ﴿٣

پس بايد صاحب اين خانه را پرستش کنند. (٣)

قريش بايد رب اين بيت را بپرستد، به خاطر اين كه رب اين بيت ايشان را با دو سفر تابستاني و زمستاني مانوس كرد، تا هم گردونه تجارت و زندگي­ شان بگردد، و هم در وطن ايمن باشند. این معنا بر فرض این بود كه سوره مورد بحث جداي از سوره فيل باشد، و اما بر فرضي كه اين سوره جزو سوره فيل و متمم آن باشد، در اين فرض، و معنايش اين است كه: اگر ما اين رفتار را با اصحاب فيل كرديم، نعمتي بود از ما به قريش، اضافه بر نعمت­ هايي كه بر آنان انعام كرده بوديم، و دو سفر زمستاني و تابستاني به آنان داده بوديم ، پس باید قریش رب این بیت را بپرستد.[2]

الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ ﴿٤

همان کسی که آنها را در گرسنگی غذاي­ شان داد و از ترس ايمن­ شان ساخت. (۴)

اين آيه اشاره است به منّت واضحي كه بر انس و الفت اين دو سفر تابستاني و زمستاني وجود دارد، و نعمت ظاهري كه نمي‏ توانند آن را انكار كنند، و آن تامين معاش قريش و امنيت آنان است كه در سرزميني زندگي مي‏ كردند كه نه نان­شان تامين بوده و نه جان­شان، و نه سرزمين خرمي بود كه ديگران بدانجا آيند، و نه جان ديگران در آنجا تامين مي‏ شد پس بايد ربي را بپرستند كه اين چنين به بهترين وجه امورشان را تدبير نمود، و او همان رب بيت است.[3]

 – المیزان، ج 20، ص 841 – 840[1]

 – همان، ص 842 – 841[2]

 – المیزان، ج 20، ص 842[3]