ترجمه وتوضیح سوره الرحمن 78 – 41

یُعْرَفُ الْمُجْرِ‌مُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿٤١ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٢

تبهکاران به سیمای­شان شناخته می­ شوند، پس موی پیشانی و پاها گرفته می­ شود (41) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (42)

یعنی گروهی دارای چهره ­های بشّاش، نورانی و درخشانند که بیانگر ایمان و عمل صالح آنهاست، گروه دیگر صورت­ های سیاه و تاریک و زشت و عبوس دارند که نشانه­ ی کفر و گناه آنهاست. اما گرفتن مجرمان به موی پیش سر و پاها، ممکن است به معنی حقیقی آن باشد، که ماموران عذاب این دو را می­ گیرند و آنها را از زمین برداشته، و با نهایت ذلت به دوزخ می­ افکنند، و یا کنایه از نهایت ضعف و ناتوانی آنها در چنگال ماموران عذاب الهی است، که این گروه را با خواری تمام به دوزخ می­ برند. از آنجا که یادآوری این مسائل در زمینه­ ی معاد هشدار و لطفی است به همگان، خداوند به عنوان نعمت از آن یاد فرموده.

هَـٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِ‌مُونَ ﴿٤٣ يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ ﴿٤٤ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٥

این همان جهنمی است که مجرمان آن را دروغ می­ انگارند (43) میان آتش و آب جوشان می ­گردند (44) پس کدامین نعمت ­های پروردگارتان را انکار می­ کنید (45)

آیه شریفه به جن و انس هشدار م ی­دهد جهنمی که تکذیب می ­کنید دارای چنین اوصافی است. مجرمین از یک سو میان شعله­ های سوزان جهنم می­ سوزند و تشنه می­ شوند و تمنای آب می‎کنند و از سوی دیگر آب جوشان به آنها داده می­ شود، یعنی بین جهنم و آبی در نهایت جوش، در رفت و آمدند و این مجازاتی است دردناک. از بعضی از آیات قرآن استفاده می­ شود که چشمه­ ی سوزان حمیم در کنار جهنم است، که نخست دوزخیان را در آن می­ برند و سپس در آتش دوزخ می­ اندازند.

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ جَنَّتَانِ ﴿٤٦ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٧

و برای هر کس که از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت است (46) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (47)

کلمه­ ی “مقام” به معنای قیام است، و مراد از ” قیام خدای تعالی” این است که، خداوند در هنگامی که بنده­ اش عملی انجام می­ دهد بالای سرش ایستاده و ناظر عمل او است، اما نه ایستادن یک کارفرما بالای سر کارگر، بلکه معنای قیام خدا، احاطه و علم خداست به آنچه بنده می ­کند، و ضبط عمل بنده و جزا دادن به وی است. یا به معنی مقام خدا نسبت به بنده ­اش می­باشد؛ زیرا او ربّ و تدبیر کننده ­ی امور می­ باشد. پس آیه می­ فرماید: اهل خوف از مقام پروردگار، همان اهل اخلاصند که خاضع در برابر جلال خدای تعالی هستند، او را بدین جهت عبادت می­ کنند که او اللّه (عزّ اسمه) است، نه بدین جهت که بهشت یا جهنم دارد؛ پس برای آنها دو بهشت است، که یکی به جهت استحقاق­ شان و دیگری به جهت تفضل به ایشان، ارزانی می­ شود. (نور/38)

 ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿٤٨ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٩

دارای انواع میوه ­ها و نعمت­ هایند (48) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (49)

” افنان ” در اصل به معنای شاخه­ های تازه و  پر برگ است و گاه به معنی ” نوع ” نیز به کار می­ رود. در صورت اول اشاره به شاخه­ های با طراوت درختان بهشتی است، برعکس درختان دنیا که دارای شاخه­ های پیر و خشکیده هستند. در صورت دوم اشاره به تنوع نعمت­های بهشت و انواع مواهب آن است. این احتمال نیز وجود دارد که درختان بهشتی به گونه­ ای هستند که دریک درخت شاخه­ های مختلفی است و بر هر شاخه نوعی از میوه ­ها.

 فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِ‌يَانِ ﴿٥٠ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥١

در آنها دو چشمه دایماً در جریان است (50) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (51)

از آنجا که یک باغ سرسبز و خرم و باطراوت، علاوه بر درختان، باید چشمه­ های آب جاری داشته باشد، می­ فرماید: در آن دو بهشت دو چشمه به طور مدام جریان دارد.

 فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿٥٢ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٣

درآن دو از هر میوه ­ای دوگونه هست (52) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (53)

نوعی که در دنیا نمونه­ ی آن را دیده­  اید، و نوعی که هرگز شبیه و نظیر آن را در این جهان ندیده ­اید.

مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ فُرُ‌شٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَ‌قٍ ۚ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿٥٤ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ِ﴿٥٥

بر بسترهایی که آستر آنها از پارچه­ های ابریشمین است تکیه می­زنند، و چیدن میوه­ های آن دو باغ در دسترس است (54) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می ­کنید (55)

جالب توجه این که: گران قیمت ­ترین پارچه­ ای که در دنیا تصور می­ شود آستر این بسترها ذکر شده، اشاره به این که قسمت روئین آن چیزی است که از لطافت و زیبایی و جذابیت در وصف نمی­ گنجد، و به این ترتیب کم اهمیت­ ترین جنس­ های آن جهان، پر ارزش­ترین جنس­ های این جهان است، اکنون باید فکر کرد متاع پر ارزش آن چگونه است.

 فِيهِنَّ قَاصِرَ‌اتُ الطَّرْ‌فِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٥٦ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٧

در آن دو باغ بهشتی دلبرانی هست که به همسران خود چشم دوزند و پیش از آنها دست هیچ انس و جنی به آنها نرسیده است (56) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (57)

برای طایفه­ ی جنّ زنان زیبای بهشتی از نوع جنّ و برای طایفه­ ی انس زنان زیبای بهشتی از نوع انسان است؛ که در آن جنّات به این زنان  بهشتی  هیچ  انس و جنّی نزدیک  نشده.[1]

 كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْ‌جَانُ ﴿٥٨ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٥٩

گویی که آنها یاقوت و مرجانند (58) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (59)

همسران نامبرده در صفای رنگ و بهاء و تلألؤ چون یاقوت و مرجانند. یعنی لبانی چون یاقوت و چهره ­ای چون مرجان، سفید و زیبا دارند.

 هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿٦٠ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦١

آیا پاداش نیکی جز نیکی است (60) پس کدامین نعمت ­های پروردگارتان را انکار می­ کنید (61)

امام صادق(ع) می­ فرماید: این آیه عمومیت و شمول کامل دارد، درباره ­ی مؤمن و کافر، نیکوکار و بدکار جاری می­شود (که پاسخ نیکی را باید به نیکی داد) و هرکس به او نیکی شود باید جبران کند، و راه جبران این نیست که به اندازه­ ی او نیکی کنی، بلکه باید بیش از آن باشد، زیرا اگر همانند آن باشد نیکی او برتر است، چرا که او آغازگر بوده! بنابراین؛ پاداش الهی در قیامت نیز بیش از عمل انسان در دنیا خواهد بود. و این قانون یعنی جزای احسان به احسان، خود نعمتی است بزرگ از ناحیه ­ی خداوند بزرگ، و نشان می­ دهد که پاداش او در برابر اعمال بندگان نیز درخور کرم اوست نه درخور اعمال آنها، تازه اگر آنها عملی دارند، و اطاعتی می­کنند آن هم به توفیق و لطف خداست و برکاتش نیز به خودشان می ­رسد.

 وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿٦٢ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٣

و غیر از آن دو، دو باغ دیگر نیز هست (62) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (63)

دو بهشت قبلی مخصوص اهل اخلاص است، که ترس­شان از عذاب خدا و از فوت ثواب­ های او نیست، بلکه از مقام او است. اما دو بهشت دیگر نیز هست که هرچند محتوی و نعمت­ هایی که در آنها است شبیه دو بهشت اول است، ولی از نظر درجه، فضل و شرف پایین ­تر از آن دو بهشت است؛ و مخصوص مؤمنینی است که درجه­ ی ایمان­شان پایین­تر از درجه­ ی ایمان اهل اخلاص است، مؤمنینی که خدای سبحان را به خاطر ترس از جهنم، یا رسیدن به بهشت عبادت می ­کنند، که این گروه همان اصحاب یمین در سوره واقعه هستند.

 مُدْهَامَّتَانِ ﴿٦٤ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٥

چنان سبز است که به سیاهی می ­زند (64) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (65)

در وصف دو بهشت مذکور می ­فرماید: آن قدر سبز است که سبزیش و طراوت و شادی و خرمی درختانش به نهایت رسیده و برگ­ها متمایل به سیاهی شده “یشمی”

 فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿٦٦ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٧

در آنها دو چشمه­ ی جوشان است (66) پس کدامین نعمت­ های  پروردگارتان  را انکار می­ کنید(67)

دو چشمه که چون فواره با شدت می­ جوشند.

فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُ‌مَّانٌ ﴿٦٨ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٦٩

در آن دوب هشت، درخت­ های میوه و درخت خرما و انار است (68) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (69)

اما انتخاب این دو میوه از میان میوه­ های بهشت به خاطر تنوع این دو می­ باشد، یکی غالباً در مناطق گرم می­ روید، و دیگری در مناطق سرد، یکی ماده قندی دارد، و دیگری ماده اسیدی، یکی از نظر طبیعت گرم، و دیگری از نظر طبیعت سرد است، یکی غذا، و دیگری  برطرف­ کننده  تشنگی  است.

 فِيهِنَّ خَيْرَ‌اتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧١

درآن­جا زنانی نیک سیرت وزیبا رویند (70) پس‎کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (71)

یعنی همسران بهشتی هم اخلاق خوبی دارند، و هم صورت­ های زیبا، و به عبارتی دیگر سیرت و صورت­ شان هر دو خوب است. امام صادق(ع) می ­فرماید: آنان زنان دنیایی هستند و از حوریان بسی زیباترند.

حُورٌ‌ مَّقْصُورَ‌اتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿٧٢ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٣

حورانی پرده نشین در میان خیمه­ ها هستند (72) پس کدامین نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (73)

یعنی همسران از دید اجانب در امانند، زنانی مبتذل نیستند، که غیر از شوهران نیز ایشان را تماشا کنند.

 لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٧٤ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٥

دست هیج انس و جنّی پیش از ایشان به آنها نرسیده است (74) پس کدامین نعمت­های پروردگارتان را انکار می­ کنید (75)

البته چنان که از آیات دیگر قرآن استفاده می­ شود زنان و مردانی که در این دنیا همسر یکدیگرند، هرگاه هر دو با ایمان‎ و بهشتی باشند درآنجا به هم ملحق می­ شوند، و با هم در بهترین شرایط و حالات زندگی می­ کنند. و حتی از روایات استفاده می­ شود که مقام این زنان برتر از حوریان بهشت است به خاطر عبادات و اعمال صالحی که در این جهان انجام داده ­اند.

مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ رَ‌فْرَ‌فٍ خُضْرٍ‌ وَعَبْقَرِ‌يٍّ حِسَانٍ ﴿٧٦ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَ‌بِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٧٧

بر پشتی­ های  سبز  و  بسترهای  زیبا تکیه  زده­ اند (76)  پس کدامین  نعمت­ های پروردگارتان را انکار می­ کنید (77)

این در حالی است که این بهشتیان بر تخت­ هایی تکیه زده ­اند که با بهترین و زیباترین پارچه ­های سبز رنگ پوشانده شده است. به هرحال این تعبیرات همه حاکی از این است که بهشت همه چیزش ممتاز است، میوه­ ها، غذاها، قصرها، فرش­ها، و خلاصه هرچیزش در نوع خود بی­ نظیر و بی­ مانند است، بلکه باید گفت تعبیرات نیز هرگز نمی ­تواند آن مفاهیم بزرگ و بی­مانند را در خود جای دهد، و تنها شبحی از آن را در ذهن ما ترسیم می­ کند.

تَبَارَ‌كَ اسْمُ رَ‌بِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَ‌امِ ﴿٧٨

پر خیر و مبارک است نام پروردگار تو که شکوه مند و با کرامت است (78)

این آیه ثنایی است جمیل برای خدای تعالی، که چگونه دو نشئه­ ی دنیا و آخرت، مالامال از نعمت­ ها و برکات نازله از ناحیه­ ی او شده و رحمتش سراسر دو جهان را فراگرفته. و جمله­ی “ذی الجلال و الاکرام” اشاره به این است که، تمام افعال خدا و آنچه را که در آیات فوق بیان داشت از صفات او سرچشمه می ­گیرد. یعنی، اگر عالم هستی را با نظام آفرید به دین جهت است که او خالق است. و اگر کارهایش متقن و بدون نقطه ضعف است، به خاطر این است که او علیم و حکیم است. و اگر مؤمنان را جزای خیر می­ دهد، چون او ودود، غفور، رحیم و شکور است. و اگر مجرمین را جزای شرّ می­ دهد، به علت این است که او منتقم و شدید العقاب است. بنابراین؛ تمام نعمت­ هایی که در این سوره اشاره شد ناشی از اسما و صفات حق تعالی به خصوص صفت رحمانیت اوست. در حدیثی از رسول خدا (ص) آمده که هرکس خدا را به “یا ذاالجلال و الاکرام” بخواند دعایش مستجاب می­شود.

[1] – مجمع البیان ، ج 9 ، ص 208