بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندیکه رحمت عامّش شامل همه و رحمت خاصّشازآن مؤمنین است.
وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿١﴾ فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿٢﴾
سوگند به رسولانی که پی درپی فرستاده می شوند (١) پس همچون تندباد حرکت میکنند (٢)
یعنی سوگند به فرشتگان روانه شده به سوی انبیا درحالی که پشت سرهم می آیند و ایشان با سرعت تمام مانند بادهای تند مأموریت خود را انجام می دهند.
وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿٣﴾ فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿۴﴾
سوگند به آنها که می گسترانند و منتشر می سازند (٣) پس کاملا جدا میکنند (۴)
سوگند می خورم به فرشتگانی که آیات کتب آسمانی را در برابر پیامبران می گسترانند و نشر می دهند و با این عمل حق را از باطل و حلال را از حرام جدا می سازند.
فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا ﴿۵﴾ عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾
پس ذکر را إلقاء می کنند (۵) تا اتمام حجت یا تهدید و بیم باشد (۶)
فرشتگان آیات الهی را بر انبیا وحی می کنند تا حجت برتکذیب گران تمام شود و تهدیدی برای غیر ایشان باشد.
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿٧﴾
که آنچه به شما وعده داده می شود البته واقع خواهد شد (٧)
یعنی تمام آن سوگندها برای این است که خدا برای انسان مسلم سازد که آنچه وعده داده شده، یعنی قیامت و حساب و جزا، همه حق است و تردیدی در وقوع آن نیست. محتوای سوگندها حاکی از عنایت و تدبیر خدا نسبت به انسان است و تمام تلاش فرشتگان برای هدایت انسان صورت میگیرد و این می فهماند که انسانها مکلف هستند و تکلیف نیز جز با حتمی بودن روز جزا، روزی که مکلّفین عاصی و مطیع به جزای خود برسند تمام نمیشود.
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿٨﴾ وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿٩﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿١٠﴾
پس درآن هنگام که ستارگان محو و تاریک گردند (٨) و آسمان ازهم بشکافد (٩) و آن هنگام که کوه ها از جا کنده شوند (١٠)
یعنی فرا رسیدن روز موعود مستلزم انقراض عالم انسانی و متلاشی شدن نظام جهان میباشد.
وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿١١﴾
و در آن هنگام که رسولان تعیین وقت شوند (١١)
اگر ستارگان تاریک می شوند و آسمان می شکافد و کوه ها ازجا کنده می شوند و…، همه برای این است که نظام آخرت غیر از نظام دنیاست و باید نظام دنیا متحول شود تا نظام آخرت بر اساس آن حاکم گردد. در آن روز برای پیامبران وقت تعیین میشود تا به نوبت بیایند و درباره امّتها شهادت دهند.
لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿١٢﴾ لِیَوْمِ الْفَصْلِ ﴿١٣﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ ﴿١۴﴾
برای چه روزی تأخیر داده شد (١٢) برای روز جدایی (١٣) و تو چه میدانی روز جدایی چه روزی است؟ (١۴)
یعنی شهادت رسولان و گواهی آنها درباره امّت ها برای چه روزی تأخیر داده شده، و خلاصه چه روزی صورت میگیرد؟ میفرماید: برای روزی که حق از باطل و صفوف مؤمنان از کافران جدا میشود. سپس برای بیان عظمت این روز میفرماید: توچه میدانی روز فصل چه روزی است؟
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿١۵﴾
وای در آن روز بر تکذیب کنندگان (١۵)
این جمله تهدید کننده و هشدار دهنده چندین بار دراین سوره تکرار گردیده که بسیار قابل توجه میباشد، اینها همان کسانی هستند که قیامت را انکار کرده و ایمانی به روز جزا و حساب و کتاب نداشتند و مرتکب هر فسق و فجوری می شدند.
أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ﴿١۶﴾ ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ﴿١٧﴾
آیا ما پیشینیان را هلاک نکردیم (١۶)سپس از پیآنان قومی دیگر را هلاک میکنیم (١٧)
لحن آیه تهدید کننده است و به منکران قیامت هشدار میدهد به امید آن که از خواب غفلت بیدار شوند. می فرماید: آیا ما تکذیب گران را که در امّت های اولین بودند هلاک نکردیم مانند قوم عاد و ثمود و نوح، سپس امّت های دیگری را که اعمالشان مشابه آنهاست بدنبال آنها هلاک میکنیم.
کَذَٰلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿١٨﴾
ما با بدکاران این چنین می کنیم (١٨)
یعنی اگر پرسیده شود چرا هلاک می شوند؟ می فرماید: سنت ما با مجرمین همین است که مطابق استحقاق آنها با ایشان رفتار می کنیم. در واقع آیات وجود”یوم الفصل” را اثبات میکنند چون وقتی میتوان ، هلاک کردن قوم مجرم را تصور کرد که آنها مکلّف بوده باشند، و تکلیف نیز وقتی متوجه قومی است که مجازاتی درکار باشد، و مطیع و نافرمان به جزای اعمالشان برسند، و چون کیفر و پاداش دنیوی نمیتواند همه ی کیفر و پاداش باشد، پس باید یوم الفصل (قیامت) باشد.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿١٩﴾ أَلَمْ نَخْلُقکُّم مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ ﴿٢٠﴾ فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ﴿٢١﴾
وای درآن روز بر تکذیب کنندگان (١٩) آیا ما شما را از آبی پست نیافریدیم؟ (٢٠) سپس آن را در قرارگاهی محفوظ قرار دادیم (٢١)
در واقع هشدار و تهدید تکذیب کنندگان قیامت ادامه می یابد و این دفعه آنها را به دنیای جنین می برد تا هم با نشان دادن تدبیر خدا و هدفمندی خلفت و هم نمایش قدرت خدا اذهان را متوجه یوم الفصل کند. ما شما را از آبی حقیر که همان نطفه است آفریده ایم و آن آب را در قرارگاهی محفوظ که همان رحم مادران است جای دادیم.
إِلَىٰ قَدَرٍ مَّعْلُومٍ ﴿٢٢﴾ فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿٢٣﴾
تا مدتی معین (٢٢) پس ما تقدیر کردیم و چه خوب قادریم (٢٣)
و تا مدتی معلوم که همان مدت حمل است، نطفه را در آنجا نگه داشتیم و تمام حوادثی که در طول زندگی برایتان پیش می آید اعم از مدت عمر، قیافه، سلامتی، رزق و … را معین کردیم، پس ما چه خوب قادر و تواناییم و چه خوب تعیین و اندازه گیری میکنیم!