ترجمه و توضیح سوره الاخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوندى كه رحمت عامّش شامل همه و رحمت خاصّش از آن مؤمنين است.

قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ﴿١

بگو او خداوند يکتا و يگانه است. (١)

آغاز جمله با ضمير “هو” كه ضمير مفرد غائب است و از مفهوم مبهمى حكايت مى ‏كند، در واقع رمز و اشاره‏ اى به اين واقعيت است كه ذات مقدس او در نهايت خفاء است، و از دسترس افكار محدود انسان­ها بيرون، هر چند آثار او آن چنان جهان را پر كرده كه از همه چيز ظاهرتر و آشكارتر است،  “الله” اسم خاص براى خداوند است ، و در همين يك كلمه به تمام صفات جلال و جمال او اشاره شده است، و به همين جهت “الله” اسم اعظم الهى ناميده شده. و در اصل مشتق از “وله” به معنى تحير است ، چرا كه عقل­ها در ذات پاك او حيران است.[1] کلمه “احد” در مورد چيزي و کسي به کار مي­ رود که قابل کثرت و تعدد نباشد، پس با توجه به اين مطلب، ذات خداوند تقسيم پذير نيست، نه در خارج، نه در عقل، نه در وهم. اصولا احد داخل اعداد نمی­ شود برخلاف واحد.[2]

اللَّـهُ الصَّمَدُ ﴿٢

خداوندي است که همه نياز به او دارند. (٢)

“صمد” یعنی خداي تعالی، بزرگي است که تمامي موجودات عالم در تمامي حوائج­ شان به او نیازمندند و رفع حاجت خود را از او طلب می­ نمايند. در واقع وقتی او صمد است، يعنی ازهر نظر پر و کامل می ­باشد. به گونه­ ای که نيازمند هيچ چيز نيست. در نتيجه معلوم می‌شود که ساير مخلوقات در ذات و صفات و آثار خود محتاج به خدا بوده و رفع حاجت خود را از او طلب می‌کنند. امام حسين (عليه السّلام) در نامه­ ای به اهل بصره، درباره ی معنی صمد نوشتند: خداوند خودش صمد را تفسیر فرموده است، وقتی فرمود: لم يلد و لم يولد و لم يکن له کفواً أحد. آری خداوند صمد، کسی است که از چيزی به وجود نيامده، و در چيزی وجود ندارد، و بر چيزی قرار نگرفته، آفريننده ی اشيا و خالق آنهاست، همه چيز را به قدرتش به وجود آورده، آنچه را برای فنا آفريده به اراده­ اش ازهم متلاشی می‌شود، و آنچه را برای بقا خلق کرده به علمش باقی می­ ماند.[3]

لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿٣

نه می­ زاید و نه زاییده شده است. (٣)

 تولد در اين آيه معني وسيع­ تري دارد و هر گونه خروج اشيای مادي (مانند فرزند) و لطيف (مانند نَفَس) را از او و يا خروج آن ذات مقدس از اشيای مادي و لطيف ديگر را نفي مي­ کند. در واقع آيه عقاید نصاری و يهود و مشرکان را ردّ می­ کند. خداوند نه فرزندی دارد و نه پدر و مادری و نه اين که ملائکه دختران خدا هستند. پس زادن و زاده شدن را به هر معنایی که بگيريم از خدا نفی می شود.[4]

وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤

و براي او هيچ همتایی نباشد. (۴)

 مطابق با اين آيه: تمام عوارض مخلوقين (خواب، خیال، اندوه و…­) و صفات موجودات و هرگونه نقص و محدوديت، از ذات پاک او منتفي است. بنابر اين، او نه تشبيهي در ذات دارد، نه مانندي در صفات و نه مثلي در افعال و از هر نظر بي­ نظير و بي­ مانند است. امير مؤمنان على (عليه‏ السلام‏) در يكى از خطبه‏ هاى نهج البلاغه مى‏ فرمايد: او كسى را نزاد كه خود نيز مولود باشد ، و از كسى زاده نشد تا محدود گردد ، … مانندى ندارد تا با او همتا گردد ، و شبيهى براى او تصور نمى‏ شود تا با او مساوى باشد.[5]

 – نمونه، ج 27، ص 433[1]

 – المیزان، ج 20، ص 886[2]

 – نمونه، ج 27، ص 439 – 438[3]

 – همان، ص 442 – 441[4]

 – همان، ص 443 – 442[5]