بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندى که رحمت عامّش شامل همه و رحمت خاصّش از آن مؤمنین است.
تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾
بریده باد دو دست ابو لهب و مرگ بر او. (١)
کلمه “تباب” به معنای خسران و هلاکت است. ابولهب عموی پیامبر اسلام(ص) بود که با ایشان سخت دشمنی میکرد و از هیچ کارشکنی فروگذار نمیکرد، به خصوص زبانی زشتگو داشت. کلمهی دست کنایه است از قدرت آدمی و زیانکار شدن دست به معنای باطل شدن و به نتیجه نرسیدن اعمال انسان است، به طوری که زحماتش به هدر رود، و مورد استفاده اش قرار نگیرد، پس معنای آیه در حقیقت نفرینی است بر ابولهب و بر بیاثر گشتن توطئه هایی است که به منظور خاموش کردن نور نبوت انجام میداد.[۱]
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾
مال و دست آوردش او را بینیاز نکرد. (٢)
از این تعبیر استفاده مىشود که او مرد ثروتمند مغرورى بود که بر اموال و ثروت خود در کوششهاى ضد اسلامیاش تکیه مىکرد. در واقع میفرماید: نه تنها ابولهب که هیچ یک از کافران و بدکاران اموال و ثروت و موقعیت اجتماعیشان آنها را از آتش دوزخ و عذاب الهی رهایی نمیبخشد. چنانکه میفرماید: [یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سلیم: قیامت روزى است که نه اموال و نه فرزندان ، هیچ کدام سودى به حال انسان ندارد ، مگر آن کس که با قلب سالم (روحى با ایمان و با تقوى) در محضر پروردگار حاضر شود.۸۹ و ۸۸/شعراء].[۲]
سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾
به زودی وارد آتشی شعلهور میشود. (٣)
این آتش همان آتش دوزخ است که جاودانه در آن خواهد ماند. قابل توجه این که همانطورکه نام او ابولهب بود، آتش عذاب او هم دارای لهب است، یعنی شعله های عظیم دارد. [۳]
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَهَ الْحَطَبِ ﴿۴﴾
و همسرش که هیزم به دوش میکشد. (۴)
همسر ابولهب هم وارد آتش سوزان جهنم میشود، در این که همسر ابو لهب که خواهر ابو سفیان و عمه معاویه بود در عداوتها و کارشکنیهاى شوهرش بر ضد اسلام شرکت داشت حرفى نیست، اما در این که قرآن چرا او را زنی که هیزم به دوش میکشد توصیف کرده، گفته اند: این به خاطر آن است که بوته های خار را بردوش میکشید و برسر راه پیامبر اسلام میریخته تا پاهای مبارکش آزرده شود.[۴]
فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ ﴿۵﴾
طنابی از جنس لیف خرما که به گردن دارد. (۵)
مراد از دو آیهی آخر این است که همسر ابولهب با همان قیافه ای که در دنیا به خود گرفته بود، داخل آتش دوزخ می شود، یعنی در دنیا شاخه های خار و بوته های دیگر را با طناب میپیچید، و حمل میکرد، و شبانه آنها را بر سر راه رسول خدا (ص) میریخت، تا به این وسیله آنجناب را آزار دهد. بنابراین، در آتش دوزخ با همین حال یعنی، با طنابی از جنس لیف خرما که بر گردن اوست و هیزمی که بر پشت دارد، ظاهر گشته و عذاب میشود، یعنی عمل او همان عذاب اوست و خودش هیزم عذابش را بر دوش دارد.[۵]