بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندى كه رحمت عامّش شامل همه و رحمت خاصّش از آن مؤمنين است.
أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ ﴿١﴾
آيا کسي را که پيوسته روز جزا را انکار ميکند ديدي؟ (١)
كلمه رؤيت هم مي تواند به معناي ديدن با چشم باشد، و هم به معناي معرفت. و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (ص) است، بدان جهت كه فردي شنونده است، نه بدان جهت كه پيامبر است، در نتيجه خطاب به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود. و مراد از دين، جزاي يوم الجزاء است، پس كسي كه دين را تكذيب كند، منکر معاد است.[1]
فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ ﴿٢﴾
پس اين همان کسي است که يتيم را با خشونت مي راند. (٢)
كلمه “دع” به معناي رد كردن به زور و به جفا است، يعني آيا آن كس را كه روز جزا را تكذيب مي كند، شناختي؟ اگر نشناختي پس بدان كه او كسي است كه يتيم را به زور از در خانه خود مي راند، و او را جفا مي كند، و از عاقبت عمل زشتش نمي ترسد، و اگر روز جزا را انكار نمي داشت چنين جرأتي را به خود نمي داد، و از عاقبت عمل خود مي ترسيد، و اگر مي ترسيد به يتيم ترحم مي نمود.[2]
وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿٣﴾
و کسی را بر اطعام فقير تشويق نمی کند. (٣)
بعضي از مفسرين گفته اند: اگر تعبير به طعام كرد، نه به اطعام، براي اين بود كه اشاره كرده باشد به اين كه، گویا مسكين مالک زكات و صدقه است، و احتياج ندارد به اين كه كسي به او اطعام كند، وقتي طعام را كه حق خود او است به او بدهند او خودش مي خورد، همچنان كه در جاي ديگر فرموده: [و في اموالهم حق للسائل و المحروم، سائل و محروم در اموال مردم حق دارند.(ذاریات/19)]. و اگر تعبير به تشويق به طعام كرد، و نه به خود عمل (اطعام) براي اين بود كه “حض” هم شامل تشويق عملي يعني خود عمل اطعام مي شود، و هم شامل تشويق زباني.[3]
فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ ﴿٤﴾ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾
پس وای بر نمازگزاران (۴) که از نمازشان غافلند. (۵)
يعني آنهايي كه از نمازشان غافلند اهتمامي به امر نماز ندارند، و از فوت شدنش باكي ندارند چه اين كه به كلي فوت شود و چه اين كه بعضي از اوقات فوت گردد، و چه اين كه وقت فضيلتش از دست برود و چه اين كه اركان و شرايطش و احكام و مسائلش را ندانسته نمازي باطل بخوانند. جمله مزبور نتيجه تكذيب روز جزا است و مي رساند چنين نمازگزاراني خالي از نفاق نيستند، چون تكذيب روز جزا تنها به اين نيست كه به كلي آن را منكر شود، كسي هم كه تظاهر به ايمان مي كند و نماز مسلمانان را مي خواند، اما طوري مي خواند كه عملا نشان مي دهد باكي از روز جزا ندارد، او نيز روز جزا را تكذيب كرده.[4]
الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾
همان کسانی که ريا و خود نمايي می کنند. (۶)
کسانی که عبادت را در انظار مردم بهتر انجام میدهند، و در بين مسلمانان خود را مسلمان تر از آنان جلوه می دهند، ولی اگر در بين اهل ملتي ديگر قرار بگيرند، چهره ی آن مردم را به خود می گيرند.[5]
وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾
و از رفع نياز ديگران دريغ می ورزند. (٧)
“ماعون” به معنی چيز کم است که در اينجا اشياءِ جزئی است که مردم به ویژه همسايگان از يکديگر به عنوان قرض مي گيرند، صفت دیگر آنها این است که دیگران را حتی از ضروریات زندگی منع می کنند و به طرق مختلف از رفع نیازهای مردم خواه به صورت قرض و هدیه و خواه عاریه و… طفره می روند. ذکر اين دو آيه پشت سر هم گویي اشاره به اين است که آنها آنچه برای خداست به نيّت خلق به جا می آورند و آنچه برای خلق است از آنها دريغ می ورزند و به اين ترتيب هيچ حقی را به حقدار نمی رسانند.[6]